قسمت 87رزسیاه فراد درحالیکه طبق معمول بالای سرش?نارین به ابرو گیر داده?بهوش میاد.فراد میگه نارین....تو اینجارچکارمیکنی؟نارین ناراحت میشه ودست ابرو رامیگیره ومیگه شوهرم را ازم گرفتی?برادرم راهم میخوای بگیری؟پرتش میکنه از اتاق بیرون.ابرو میره.فراد میگه نارین من رازت رادرسینه نگه داشتم اما تو نمیتونی به احساس من احترام بذاری....بفهم من عاشق ابروهستم وبا همون وضع بدنبال ابرو میره واورا دراغوش میگیره.پرستارها فراد رابه اتاقش میبرن.نارین به ابرو میگه نمیدونم چراکسانی که باید مرا دوست داشته باشند?تو رادوست دارن ومیره. ازلم صدای ضبط شده قاسم وسیبل رامیشنوه وبه قاسم زنگ میزنه ومیگه از این ببعد ازت اتو دارم وباید به میلم رفتار کنی...کندال به ازلم میگه دارم کارهای طلاق راانجام میدم.ازلم هرچی التماس میکنه فایده نداره. ادا پیش سردار میره وبهش میگه تنها زمانی که تو هلفتی ارامش دارم وقتی هست که کنار تو هستم.سردار هم میگه که عاشق اداست.همزمان تو مدرسه مایا داره برای سردار نامه مینویسه .ازلم بعد از اینکه میفهمه کندال میخواد طلاقش بده عصبانیتر میشه.مشخص میشه که اصل سی دی قتل مراد هنوز پیششه.رو یه کاغذ مینویسه مراد خودکشی نکرده واونرا تو پاکت میذاره تا برای ابرو بفرسته.قاسم به ازلم میگه کاری به سیبل نداشته باشه.ازلم میگه دیگه تو وکندال باید به حرفهای من گوش کنید من ازقضیه افرادت که ابرو رازدن هم باخبرم.اما فعلا طرف حسابم کنداله وقضیه تو وسیبل رابوقتش رو میکنم. نارین به قدریه میگه چراگذاشتید من ادمی بشم که همه ازم متنفرن؟وبهم دروغ میگن.شما هرکس راگفتید من دوسش داشتم ولی هیچکس منو دوست نداره.اوز به نارین زنگ میزنه وقرار میذارن ومیگه وقتی بهت گفتم دوست دارم عکس العملی نشون ندادی نارین؟نارین میگه چون اولین بار این حرفو کسی بهم میزنه.من هم باتو شادم.اما توقع زیادی نداشته باش تا وقتی که بتونم بخوبی تو رادرک کنم. کندال به فراد میگه کسی که تو راچاقو زده حتما گیرمیارم.فراد میگه اما من فکرمیکنم مقصر تویی...کندال هم میگه هرجور دوست داری فکرکن.مایا وسردار همو میبینند.سردار میگه میخواستم یه چیزی بهت بگم که مایا فکرمیکنه سردار میخواد اعتراف به عشقش بکنه برای همین نامه اش رابه سردار میده ومیگه اول اینو بخون وبعد تماس بگیر باهام.مایا میره?سردارنامه رامیخونه ومتوجه میشه مایا دچارسوتفاهم شده..تو خانه ادا ازاینکه سرداربعشقش اعتراف کرده به مایا میگه ومایا هم قضیه خودش راتعریف میکنه ومیگه منتظر تماس توریست(سردار)هستم. فراد به خانه میاد.اوز بعیادتش میره ومیگه هنوز نتونستیم ضارب راپیدا کنیم.کندال هم مدارک طلاق رابرای ازلم میاره تا امضا کنه پایان
قسمت86رزسیاه قاسم هم بدنبال سرکان به ابین تپه میاد.بعد از اینکه سرکان از کافه بیرون میاد?فراد دنبالش میره وصبرمیکنه تا تنها بشه بعد تو یه کوچه بن بست گیرش میندازه اما سرکان بهش چاقو میزنه .ابرو که نگران فراده بهش زنگ میزنه ووقتی فراد جواب نمیده به اوز میگه تا باهم دنبالذفراد بگردن.قاسم به کندال میگه فراد چاقو خورده والان به بیمارستان منتقل شده.به ابرو هم زنگ زده میشه وگفته میشه فراد چاقو خورده.اوز وابرو به بیمارستان میرن ومیبینن فراد حالش وخیمه.ابرو حسابی بهم میریزه.اوز به کندال خبرمیده وکندال به بیمارستان میاد وکلی بد وبیراه بار ابرو میکنه.نارین وبقیه هم مطلع میشند وبه بیمارستان میان. ازلم با قاسم بیرونه.ازلم برای اینکه بفهمه قاسم وکندال چه رازهایی دارند یه ضبط صوت خبرنگاری میخره واونو تو ماشین قاسم زیر صندلی جلو جاساز میکنه. نارین هم حسابی به ابرو گیرمیده ومیگه تو این بلا راسر داداشم اوردی.ابرو هم به قدریه میگه حق با نارینه واگه بلایی سرفراد بیاد من نمیدونم چکارکنم.قدریه هم به او دلداری میده.فراد به خون احتیاج داره وابرو بهش خون میده.ادا وباران تو راه مدرسه هستن که دوتا از همکلاسیهاشون بهشون گیر میدن وادا وباران هم با اونها درگیر میشن ویه دل سیر دعوا میکنند.مایا وروزگار وقتی به خانه فراد میرن ومادرشونو نمیبینن به ابرو زنگ میزنن وقضیه رامیفهمن.ادا ومایا وباران هم به بیمارستان میرن. قاسم وقتی داره سیبل رابه بیمارستان میرسونه بهش میگه دیگه خانه کندال نرو من نمیتونم ببینم او بهت دست بزنه.این حرفها داره ضبط میشه.حال فراد بهتر میشه وخطر رفع میشه اما هنوز بهوش نیومده.ابرو برسر بالینش میگه.میدونی وقتی یه مرد به زنی احساسش رامیگه چقدر برای زن مهمه.زن با جانش از عشقش محافظت میکنه.من عاشق مراد بودم.اما الان نمیدونم؟وقتی محبت وفداکاری تو رادیدم فهمیدم از عشق مهمتر هم هست.یه مرد کسیه که با محبتش?عشقش راوابسته کنه.مرد کسیه که بانگاهش زنش راببوسه قبل اینکه با لبش ببوستش.ازاینکه با محبتت منو وابسته کردی وبانگاهت منو بوسیدی ممنونم.روز بعد وقتی قاسم داره ملک وامینه رابه بیمارستان میرسونه?ازلم ضبط صوت رااز ماشین قاسم برمیداره... پایان
قسمت85رزسیاه
ادا به فراد میگه مادرمون بخاطر تو زندانه نمیخوای کاری بکنی؟فراد هم میگه من همه تلاشم رامیکنم تا نجاتش بدم.فراد میره پیش کندال وبقیه.فراد میگه اون یارو را امروز پیدا کردم اما از دستم فرار کرد.کندال هم میگه اگه میخوای بجای ابرو بری زندان کاری نمیشه کرد.صبح روز بعد قدریه میخواد برای ملاقات ابرو بره?دخترها هم میخوان باهاش برن که قدریه میگه اگر انجا بیایید گریه میکنید وابرو تحمل زندان براش سخت تر میشه.قاسم از ازلم میخواد چیزی راکه از گاوصندوق کندال(کیف مراد)برداشته بهش بده اما ازلم میگه اگرندم چکارمیکنی؟قاسم هم میگه به کندال میگم اون نامه راتو توی کشوی میزش گذاشته بودی(نامه ای که ازلم نوشته بود کندال قاتل مراده)ولی ازلم میگه نمیدم.قاسم هم غیرمستقیم به کندال میفهمونه که باز کردن گاوصندوق باید کار ازلم بوده باشه.کندال هم حسابی ازلم راکتک میزنه.
فراد مقداری پول به یه بچه میده تا اونو به سرکان برسونه وبعد هم سرکان راتعقیب میکنه تا ببینه ازکی خط میگیره.الیف(وکیل جدید ابرو)به فراد خبرمیده که ابرو طی مراحل تحقیق وتا روز دادگاه ازاد میشه.قدریه تو زندان از ابرو دوباره درباره شب واقعه میپرسه.اول ابرو میگه کارمن بوده.اما با اصرار قدریه ابرو میگه بخاطر اینکه فراد بخاطر او جانش رابه خیر انداخته واز طرفی دیگر سابقه کیفری داره جرم او رابه گردن گرفته.بعد از اینکه قدریه از زندان بیرون میاد رضا بهش میگه ابرو همین امروز ازاد میشه.قدریه منتظر میمونه وبا ابرو به مدرسه دخترها میرن وبعد پیش روزگار وبعد با خوشحالی به خانه برمیگردند.
شب دوباره قدریه از کندال میپرسه تو تو این ماجرا دست داشتی؟کندال هم عصبانی میشه ومیگه یکروز نشد غذا را برای من زهر مار نکنید وهمیشه من مقصرم.
قاسم به کندال میگه کسی برای سرکان پول اورده بوده.کندال هم میگه حتما فراده?باید زودتر از فراد اورا پیدا کنی.قاسم به سرکان زنگ میزنه اما که درحال خوشگذرانی است جواب قاسم رانمیده.
فراد همچنان مواظب سرکانه وبه ابرو میگه من باید اینکارو تمام کنم وبفهمم زیر سرکیه.ابرو ازش میخواد دیوانگی نکنه.فراد هم میگه من دیوانگی راقبلا کردم وعاشق تو شدم ...
پایان
قسمت 82رزسیاه
اصلاحیه قسمت81تو قسمت قبل وقتی قاسم رفت سرصندوق من چندثانیه سریال راندیدم وباتوجه به ادامه سریال فکرکردم قاسم کیف مراد رابرداشته درحالیکه ازلم قبلا اینکارو کرده بوده.اما درقسمت 82قدریه از کندال میخواد که برای ابرو وکیل بگیره.وکیل تو زندان همه چیز رابه فراد میگه ومیگه بعد مراحل قانونی ازادی.. فراد میگه اما من چاقو زدم این قضیه مشکوکه.
قاسم به کندال میگه جلوی در اتاق فرد مضروب ماموز گذاشتن وحالش داره بهتر میشه.من دسترسی بهش ندارم اگه زودتر اعترافشو بکنه چی...کندال میگه هرکاری میکنی بکن اما او نباید ضدمن حرفی بزنه...قاسم هم با سرباز دم دراتاق طرح دوستی می ریزه.
ابرو به فراد وحرفهاش وکمکهاش فکرمیکنه ومیگه ایکاش عاشقم نمیشدی.ادا ظرف غذا را روی میز شام خانه کندال خالی میکنه ومیگه بابام که مرد...مادرم هم زندانه...دلتون خنک شد خدالعنتتون کنه.اداومایا وروزگار میخوان به خانه فراد برن که اول قدریه مخالفت میکنه اما بعد اجازه میده با باران به اونجا برن.کندال به ازلم میگه اول یه نفر نامه تو اتاقم میذاره وبعد دزدی گاوصندوق پیش میاد تو داری بامن بازی میکنی اما جزای سختی خواهی داد.قاسم به ازلم زنگ میزنه ومیگه باید ببینمت تو داری بامن بازی میکنی؟نشون میده که ازلم زودتر از قاسم کیف مراد را برداشته.وکیل به کندال میگه همه چیز به اظهارات فرد مضروب بستگی داره واگر او بمیره به هرقصدی به ابرو حمله کرده باشه فرقی نمیکنه ومجازات سختی درانتظار ابرو خواهد بود.شب روزگار مادرش رادرخواب وسط برگریزان پاییزی یه جنگل میبینه که میگه من میخوام برم وتو دست برادرت رابگیر....ازخواب بیدارمیشه ومیره پیش باران میخوابه.نارین از اینکه باران با خواهر وبرادرهاشه ناراحته ومیگه خدایا هروقت ازتو میخوام پسرم راپیشم حفظ کنی?توگناهم رابه یادم میاری.ادا به مایا میگه ببین ازکجا به کجا رسیدیم از زندگی راحت استانبول به اینجا...اما من فهمیدم چیزهای مهمتری هم بودکه قدرشو نمیدونستیم پدرومادرمون.....
قدریه به یاد اتش سوزی پسته های ابرو میفته ومیره پیش کندال ومیگه کارتو بود؟کندال میگه بابا طرف اعتراف کرده.. وهمه هم میدونیم فراد بخاطرعشقش گناه ابرو رابه گردن گرفته اما شما عادت کردید منو متهم کنید.صبح روز بعد بچه ها?ابرو راجلو پاسگاه میبینن وابرو به دادگاه منتقل میشه.
پایان
قسمت83رزسیاه
وکیل فراد را ازاد میکنه وبه قدریه میگه که تمام تلاشش را برای ازادی ابرو میکنه.وکیل به ابرو ازادی فراد وشرایط پرونده راتوضیح میده ومیگه باید تحقیقات بیشتری صورت بگیره.اوز از نارین میپرسه برای چی فراد با اینکه سابقه داره باید جرم ابرو را گردن بگیره.نارین هم میگه فراد?ابرو رادوست داره وابرو هم داره سواستفاده میکنه....
فرادپیش کندال میره ومیزنتش ومیگه کی میخوای دست ازاین کارهات برداری؟بعد به قدریه میگه من چاقو زدم ومیدونم پشت این قضیه هم کندال است.فراد از اوز درباره فردی که گفته ابرو با چاقو زدتش می پرسه که اوز میگه معلوم نیست کجاست چون دادگاه ازادش کرده.باران هم مدام پیش خواهر وبرادرهاشه ونارین ناراحته از این موضوع.
قاسم یکبار سعی میکنه تا فردمضروب راخفه کنه اما موفق نمیشه.
فراد پیش دخترها میره ومیگه فردا من توی دادگاه اعتراف میکنم ومادرتون ازاد میشه.
روز دادگاه فرامیرسه.ابرو از وضع زندگیش?چگونگی اومدن به هلفتی وکارپیدا کردنش میگه.بعد به تشریح شب واقعه میپردازه.ومیگه برای دفاع ازخودم اون فرد راباچاقو زدم.همه مات ومبهوتن وازهمه بیشتر فراد که از اصل ماجرا اطلاع داره.فراد میگه ابرو داره دروغ میگه وداد وبیداد میکنه واز دادگاه اخراج میشه.قاضی هم میگه با توجه به اعتراف متهم وبرای تحقیقات بیشتر متهم تا دادگاه بعدی به زندان منتقل میشه.
دخترها از مادرشون میپرسن چرا این حرفو زدی؟ابرو سکوت میکنه.فراد به ابرو میگه مطمین باش ازادت میکنم.وکیل به کندال خبراعتراف ابرو رامیده وکندال سراز پا نمیشناسه.
ابرو به زندان منتقل میشه ونشون داده میشه که وکیل به ابرو گفته بوده فراد بدلیل سابقه اگرمشخص بشه ضرب وجرح کار او بوده مجازات سنگینی درانتظارشه اما تو اگر اعتراف کنی بدلیل عدم سابقه واینکه دفاع از خود بوده بیشتر از یکسال محکوم نمیشی
پایان
قسمت84 رزسیاه
بچه ها وباران خانه فراد میمومن و قدریه از این بابت ناراحته.فراد پیش کندال میره وباز درباره این قضیه باهاش صحبت میکنه.کندال میگه خودش اعتراف کرده ولی باز تو منو متهم میکنی.فراد پیش اوز میره ومیگه همه فکرمیکنن من خواستم گناه ابرو رابگردن بگیرم ولی اینطور نیست وابرو بیگناهه.من باید اون فردی که گفته ابرو زدتش پیداکنم.اوز میگه ردش را تو یک قهوه خانه زدم اما اونجا افتابی نمیشه.کندال به قاسم میگه حواست به بیمارستان باشه وبه سرکان(فردی که گفته ابرو زدتش) هم پول بده.ادا با مایا بحث میکنه ومیگه نمیدونم چرامامان اینکارو کرد وماراتنها گذاشت.اینجا نفرین شده است .برای بابامون قبر کندن ...مادرراهم انداختن زندان معلوم نیست بعدا نوبت کدوم ماست..مایا میگه خوب کحا بریم.مادر وروزگار رابذاریم وبی هدف بریم؟ ادا میره بیرون باران بهش میگه برو توهم مثل بابام وعایشه وبقیع هر پقت به مشکل میخورید میخواهید برید واصلا من براتون مهم نیستم...اینجا رانگاه کن(اشاره به خانه باغ وزمین رزهای سیاه)کی اینجا رااباد کردوعلیرغم همه مشکلات دست از مبارزه برنداشت؟ابروچرا؟ببین...من باید از ابرو بخاطر پدرم متنفر باشم...اما نمیتونم چون او زن عاقل ومستقلیه.تومیخوای همچین مادری راتنها بذاری.فرد مجروح بهوش میاد.قاسم تو دستشویی بیمارستان گیرش میندازه وبهش میگه باید بگی ابرو زدتت.امینه وملک از طرف قدریه به خانه فراد میرن وبچه ها رابرمیگردونن.فراد به قهوه خانه میره وبه قهوه چی میگه برای سرکان امانتی اورده.سرکان هم که فکرمیکنه کندال براش پول فرستاده میاد ولی تا میبینه فراده?فرارمیکنه ...فراد دنبالش میره وبه اوز زنگ میزنه که اوز میگه اونجا محدوده استحفاظی من نیست تو کاری نکن من برای ابرو وکیل سراغ دارم...قضیه سرکان راهم از طریق همکارام دنبال میکنم.فراد پیش اوز میره وبا وکیل پیشنهادی او اشنا میشه.وکیل میگه چون ابرو سابقه نداره واز خود دفاع کرده تو جلسه بعدی دادگاه براش ازادی مشروط میگیریم.الان هم لازم نبود تو حبس باشه.فراد هم میگه احتمالا وکیل به دستور کندال کم کاری کرده.ادا به سردار هم قضیه مادرش رامیگه.باران به دفترکار کندال میره ومیگه تو قضیه ابرو تو دست داشتی؟کندال میگه همه کارهات یکطرف حتی اسلحه کشیدنت اما انتظار نداشتم بخاطر ابرو منو مواخذه کنیباران میگه اگر دست داشته باشی برات گرون تموم میشه وبا کندال دست به یقه میشه وبعد میره.فرد مجروح طبق خواست کندال میگه ابرو زدتش.کندال تو خانه اعتراف اورامیگه ومیگه دیدید حق با من بود.نارین همذحمایتش میکنه.قدریه میگه ابرو بیگناهه...نارین یادت رفته پسرت رانجات داد...درحالیکه پسرت بهش شلیک کرد?ازش شکایت نکرد...الانم برادرت رانجات داده بازم تو طلبکاری؟ابرو هم همچنان در زندانه....
پایان
قسمت80رزسیاه
سردار وادا با هم به گردش میرن.زنهای محلی هم اونها رامیبینن.کندال قضیه ابرو وفراد رابه همه میگه.نارین به سمت ابرو میره واورا روی زمین می ندازه ومیگه تو چی از جون ما میخوای؟قدریه میگه چکار کردی ابرو؟من که گفتم هرچی بخوای راتامین میکنم ونیازی به کارکردنت نیست.کندال میگه مراد راکشتی?فراد راهم به زندان انداختی...تا همه مارا بیچاره نکنی ول کنمون نیستی.. بعد روبه باران میگه درست نگاه کن این همون کسی هست که باحرفهاش مغز تو راشست وشو داد وباعث شد رومن اسلحه بکشی.ابرو راساکت باچشمانی اشک الود روی زمین نشسته.
کندال وملک ونارین وقدریه وباران به ابین تپه برای دیدن فراد میرن.رضا سوییچ ماشین فراد راکه اورده به ابرو میده وابرو هم درحالیکه پلیور هدیه فراد راپوشیده وگردنبندش رابه گردن انداخته با ماشین فراد به ابین تپه میره.
وقتی همه به کلانتری میرسن?اوز هم اونجاست وارامشون میکنه.فراد رابه دادگاه انتقال میدن وهمه به دنبال او به دادگاه میرن.
سردار وادا باهم صبحانه میخورند که مایا به سردار زنگ میزنه وسردار چندبار از لفظ کوچولو برای مایا استفاده میکنه وباهاش قرار میذاره.ادا میگه من باید این کوچولو راببینم.سردار وادا به سینما میرند وسردار دست ادا رامیگیره ومحو تماشای ادامیشه.بعد اتمام فیلم وقتی سردار میگه فیلم خوبی بود ادا میگه تو که اصلا فیلم ندیدی.. من فیلم راتماشا کردم وتو?من را.ادا وسردار میرن به محل قرار مایا با سردار.
تو دادگاه ابرو همه چیز راتعریف میکنه وقاضی میگه تا انجام تحقیقات تکمیلی فراد باید بره زندان.فراد درحالیکه با عشق به ابرو که دستش روی گردنبند اهدایی فراده?نگاه میکنه به زندان منتقل میشه.
قاسم همچنان بدنبال گرفتن کلید گاوصندوق کندال از ازلمه.وازلم با خودش میگه بالاخره مشکلت رابا کندال پیدا میکنم قاسم...
ابرو ناراحته وپیش عایشه وسیبل میره.ابرو قضیه راتعریف میکنه ومیگه فراد همیشه درکنارم بوده اما الان من نمیتونم کاری براش بکنم.عایشه قضیه رابه مایا میگه ومایا هم سریع به خانه میره ووقتی سردار وادا به سرقرار میان اورانمیبینند.تو خانه باران با مایا وادا بد برخورد میکنه ومیگه شما فقط دردسرید وداییم بخاطر مادرشما زندانه.قاسم به کندال میگه حال فرد مضروب وخیمه.ادا به مادرش میگه من که گفتم اینجا نمونیم.اینجا هر روز یه بلا سرمون میاد.ابرو اشفته ونگرانه وفراد هم تو زندانه.
قسمت81رزسیاه
کندال به قدریه میگه خیالت راحت باشه برای فراد دوتا وکیل گرفتم.قاسم به ازلم زنگ میزنه ومیگه دم درهستم?کلید گاوصندوق رابیار.ازلم هم وقتی کندال خوابه کلیدو به قاسم میده.قاسم هم کیف پول مراد رابرمیداره.
صبح روز بعد?سرمیز صبحانه نارین میگه ای کاش ابرو جای فراد زندان بود.این حرف جرقه یک تصمیم پلید دیگرو درذهن بیمار کندال میزنه.کندال به قاسم میگه به اون کسی که فراریه بگو بره خودشو معرفی کن وبگه ابرو اوراباچاقو زده تا ابرو به زندان بیفته.من از او(فرد فراری)حمایت میکنم.فرد فراری اینکارو میکنه.اوز هم میاد ودرمیان گریه های ادا ومایا?ابرو رابه پاسگاه میبره.تو خانه همه شوکه هستند.ازلم میگه عشق فراد یک عشق واقعیه که حاضر شد بخاطر ابرو جرمشو گردن بگیره.کندال متوجه میشه کیف مراد نیست وحسابی پریشان میشه که کی کیفو برداشته.
اوز به ابرو میگه متعجبم چرا او که فرار کرده بود دوباره برگشته وگفته تو این کارو کردی.ابرو هم میگه نمیدونم اونها چه خصومتی با من دارند.
دخترها وروزگار به دیدن ابرو میان وابرو میگه قوی باشید.نارین میگه چرا ابرو وقتی دید فرادو گرفتن نگفت کاراو بوده!!!قدریه وکندال به پاسگاه میرن.اوز شرح ماوقع رامیگه واینکه ابرو باید به دادگاه بره .
تو پاسگاه بچه ها?کندال رامیبینند وادا میگه شک ندارن این کارهم زیر سرتوست واون افراد هم به دستور تو به مادرم حمله کردن.
باران سرخاک مراد میره ومیگه من هیچوقت نتونستم با تو تنها باشم یا کارداشتی یا استانبول بودی...الان خیلی بهت نیاز دارم ولی بیشتر ازمن خواهرهام بهت نیاز دارن....خسته شدم از بس بین مادرم وخواهرها وبرادرم موندم.
کندال به قاسم میگه مواظب باش اگر اون فرد مجروح بهوش بیاد وبگه فراد بهش چاقو زده?نقشمون نقش براب میشه.
اوز به دخترها قول میده قضیه راپیگیری کنه ومیگه همه چیز به اظهارات فرد مجروح بستگی داره.قدریه به دیدن ابرو میره ومیگه شاید با تو اختلاف سلیقه داشته باشم اما بهت اعتماد دارم چون میدونو همیشه کاردرست را انجام میدی.نگران بچه هات نباش ومطمین باش بزودی همه چیز درست میشه.
پایان