خلاصه قست اخر اورجینال فاطما گل
عزیزان در این قسمت نصف سریال بر میگرده به قسمت های اول تا شب تجاوز و بعد به دادگاه میپردازه که با اعترافات سلیم شروع میشه 
سلیم بالاخره اعتراف میکنه و با اشفتگی به قاضی در مورد شب تجاوز میگه ماشین و پارک کردیم و پیاده شدیم ...و به جایی رفتیم که درخت و دریا بود فاطما از شنیدن این حرفها کلافه است سلیم ادامه میده اونجا به خوردن مشروب ادامه دادیم... تو ماشین مشروب بود... اردوعان دومین قرص و اونجا بهم داد... اردوعان وسط حرف سلیم میپره و میگه من ندادم خودت خواستی قاضی از اردوعان میخواد ساکت باشه اما اردوعان ادامه میده داره دروغ میگه ولی قاضی دوباره به اردوعان اخظار میده تا سکوت کنه سلیم با اشفتگی بیشتر میگه من خیلی دلم نمیخواست بریم اردوعان من و به زور برد ادوعان این بار باعصبانیت به سلیم میگه من تو رو به زور بردم به زور هم تو رو روی دختره کشوندم؟ کریم با این حرف اردوعان عصبانی میشه و به طرفش حمله میکنه نگهبانها سعی میکنن جداشون کنن فاطما که موقع اعترافات حالش بد بوده تو دادگاه استفراغ میکنه و قاضی با دیدن شرایط فاطما پانزده دقیق استراحت میدهتوراهرو اندر به ملتم میگه نفهمیدم چرا منیر تو جایگاه متهمان نشسته که ملتم جواب میده اردوعان تو زندان اعتراف نامه نوشته و قبل دادگاه به دادستان داده وبعدا زنداداش فاطما گل و بقیه رو برای بازجویی اوردن
فاطما هم همراه مریم و قدیر به طرف دستشویی میرن تا صورتش و بشوره فاطما با ناراحتی به مریم میگه امروز هم تموم بشه مریم جواب میده کم مونده نگران نباش باید این سم بیرون بیاد تا هممون خلاص بشیم و بعد از بیرون اومدن  عمر به فاطما میگه کریم خواسته تو دادگاه نباشی قدیر هم همین نظر و میده اما فطما اصرار داره حضور داشته باشه و تا اخرین لحظه مجازاتشو نو ببینه تا درنهایت مریم میگه فکر بچه ات باش چون این ناراحتی و اضطراب به بچه ات هم منتقل میشه قدیر هم میگه موقع صدور حکمشون تو رو صدا میکنیم  و  فاطما هم قبول میکنه 
اردوعان هم به قاضی میگه من اتهامم رو انکار نمیکنم اما همینطور که در اعترافاتم گفتم من به تنهایی این کار و نکردم من اونشب نمیخواستم به مراسم نامزدی برم و اونجایی هم که رفته بودیم نمیشناختم وورال گیر داد بریم اونجا من هم با اونهارفتم اگه اون شب پیاده میرفتیم یا اینکه من رانندگی میکردم شاید هیچ کدوم از این اتفاقات نمی افتاد قاضی حرفهای اردوعان و قطع میکنه ومیگه ما نمیخوایم بدونیم کی با زور به محل حادثه رفته اتفاقاتی دست به دست هم داد و یه جرمی رخ داد هرکسی که این جرم و انجام داده و یا کمک کرده این اتفاق بی افته و یا جلوی روشن شدن قضیه رو گرفته باشه مجرم محسوب میشه با این حرف کریم به فکر فرو میره و دوباره شب تجاوزو به خاطر میاره اما این بار با رد شدن فاطما کریم اونو به بقیه نشون نمیده و فقط تو ذهنش میگه باز هم همون دختره و فاطما هم از اونجا رد میشه
زمان صدور حکم میرسه و فاطما هم حضور داره همه ایستاده ان
قاضی : متهم مقدس کتانجی= به دلیل از بین بردن شواهد ومخفی کردن دلایل به شش ماه زندان وبرای تحت تاثیر قرار دادن پرونده به شش ماه دیگر و در مجموع به یک سال زندان محکوم میشود که برای هرروز زندان مبلغی درنظر گرفته میشه که باید در بیست و چهار ماه پرداخت شود و میتونه ازاد باشه مقدس  و راحمی خوشحال میشن و همینطور فاطما هم با شنیدن این حکم لبخند میزنه 
متهم وکیل منیر تلجی= به اتهام از بین بردن شواهد و مخفی و عوض کردنمسیر پرونده به شش ماه زندان وبرای تحت تاثیر قرار دادن این پرونده به شش ماه دیگر که در مجموع به یک سال زندان و به خاطر پرداخت رشوه {به دکتر و عاقد} به چهار سال زندان وبه خاطر گرفتن ازادی مدنی مصطفی نالچالی و به زور اعتراف  گرفتن از وی که توسط شاهدان تایید شده به یک سال زندان و به خاطر ثابت شدن اینکه مرحوم توراننر الاگوز رو مورد تهدید و فشار قرار داده به پرداخت پول و یک سال زندان که در مجموع به هفت سال زندان محکوم میشود وبه خاطر سو استفاده از وظیفه  قانونی خود برای بازجویی بیشتر در این مورد به زندانی به غیر از زندان استانبول فرستاده میشود منیر حسابی اشفته است وفاطما و بقیه خوشحال 
متهم دکترفکرت گرولان= همونی که گزارش دروغین داده به خاطر فرار از دادگاه در موردش تصمیم غیابی گرفته میشه وبه خاطر سو استفاده از وظیفه ی خود به چهار سال زندان محکوم میشه 
متهم رشات یاشاران= به علت از بین بردن مدارک و مخفی نگه داشتن و عوض کردن مدارک اثیات شده به شش ماه زندان و به خاطر کوشش در تحت تاثیر قرار دادن روند دادگاه به شش ماه دیگر وبرای پرداخت رشوه به چهارسال وبه خاطر گرفتنازادی مدنی مصطفی نالچالی به یک سال زندان و  تحت فشار قرار دادن نتوراننر الاگوز به پرداخت پول و یک سال زندان و در مجموع به هفت سال زندان محکوم میشه پریهان به گریه می افته و رشات داغون میشه و فاطما خوشحال 
متهم کریم ایلگاز= کریم چشماشو میبنده و منتظر شنیدن حکم و فاطما با استرس به کریم نگاه میکنه کریم ایلگاز به دلیل معرفی داوطلبانه ی خود به دادگستری برای بررسی مجدد و کمک به مراجع قضایی و با وجود شراکت نکردن در این جرم و جلوگیری نکردن ا ز انجام این جرم و اظهار پشیمانی از انجام این کار و به خاطر عدم شکایت شاکی از کریم ایلگاز و ازدواج با فرد زیان دیده برای مختومه شدن پرونده متهم مذکور تبریه میشود کریم با خوندن حکم به فاطما نگاه میکنه و فاطما هم از صدور این حکم خیلی خوشحاله و 
متهم وورال ناملی =به دلیل فوت این شکایت در مورد نامبرده فاقد رسمیت است 
متهم سلیم یاشاران =به دلیل عدم رعایت حریم شخصی فاطما گل ایلگاز و تجاوز به شاکی و انجام این کار به عمد از طرف متهم و به خاطر از بین بردن ارامش شاکی و به اثبات اینکه این جرم به صورت گروهی انجام گرفته و به خاطر اتلاف وقت مجریان قانون بدون تخفیف در محکومیت به دوازده سالزندان و شش سال افزایشی که مجموعا به هجده سال زندان محکوم میشود سلیم داغون میشه و فاطما و کریم با غرور به هم نگاه میکنن 
متهم اردوعان یاشاران =به دلیل انجام این جرم به صورت گروهی و به خاطر اتلاف وقت مجریان قانون بدون تخفیف در محکومیت به دوازده سال و شش سال افزایشی و به خاطر از بین بردن مدارک و گرفتن ازادی مدنی فاطما گل ایلگاز به سه سال و جمعا به بیست و یک سال زندان محکوم میشود هلمیه گریه میکنه و اردوعان حسابی پریشونه و فاطما و کریم خوشحال 
دادگاه تموم میشه و فاطما  از خوشحالی در پوست خود نمیگنجه و تو راهرو همه همدیگرو بغل میکنن و خوشحالن 
مردم رشات و منیر و اردوعان و سلیم و موقع بردن به بازداشتگاه هو میکنن پریهان و هلمیه نا امید وپریشونن
فاطما با خوشحالی از دادگاه بیرون میاد و با جمعیت زیادی از مردم که برای حمایت از اون اومدن روبه رو میشه و مردم تشویقش میکنن و مقدس هم با عجله از بین جمعیت فرار میکنه فاطما هم مصاحبه ای انجام میده و میگه این بار اخر باشه و ظالمان مجازات بشن  وزیانکاران سرشون پایین نباشه عدالت باعث بشه سرشونو بالا بگیرن و دیگه سر هیچ زنی همچین بلایی نیاد همه یه زندگی تازه دارن و هیچکسحق نداره زندگی فرد دیگه رو تباه کنه و با بغض ادامه میده این بار اخر باشه عبرتی برای ظالمان و امیدی برای کسانی که مثل منن و در انتظار مجازات ظالمان هستن باشه من تنهایی این راه رو شروع نکردم اونها هم نباید این راه و تنهایی ادامه بدن مردم تشویقش میکنن و یک صدا شعار میدن به هیچ وجه تنها این راه را ادامه نخواهی داد
فاطما به همراه راحمی سرخاک مادر پدرشونن که راحمی به فاطما میگه اونها الان راحت ترن تو وقتی ارومی اونها هم در ارامشن فاطما لبخند میزنه راحمی به پدر و مادرش میگه دارین دوباره صاحب نوه میشین اونم از با ارزشترین فرزندتون
کریم هم سر خاک مادرشه و در حالی که اشک میریزه با مادرش حرف میزنه{ بهت گفته بودم نمیدونم کی بخشش کردن و یاد میگیرم و گفته بودم تا اون زمان پیشت نمیام ...اومدم... امروز تمام گناهکارا مجازات شدن من و بخشیدن وبا خوشحالی میگه فاطما گل هم طوری رفتار میکنه که انگار من و بخشیده... دارم بابا میشم همه  بهم میگن لایق این خوشی هستی.. من چرا نباید تو رو ببخشم؟..مامان دوستت دارم..من از داستان تو خیلی چیزها یاد گرفتم ..خیلی دوستت دارم...}فاطما هم میادپیش کریم کریم اشکاشو پاک میکنه و با هم سرخاک مادرش دعا میخونن کریم دستها ی فاطما رومیگیره و با هم میرن 
{داستان دوباره به شب تجاوز برمیگرده این بار فاطما از دیر رسیدن برای بدرقه ی مصطفی عصبانیه کریم هم به تنهایی به دنبالش میاد که بهش میگه اسمت فاطما گله؟ فاطما جواب میده من نامزد دارم که کریم ادامه میده وقتی این وقت شب میدویدی نگران شدم که کجا داری میری فاطما میگه نگران نباش و از اونجا میره و کریم هم رفتن فاطما رو تماشا میکنه}
فاطما به همراه کریم و راحمی با غرور تو روستا راه میرن 
به عنوان سکانس اخر که به زمان حال برمیگرده
کریم به همراه فاطما که چند ماهی از بارداریش میگذره دست تو دست هم با خوشحالی وغرور تو روستا قدم میزنن و سخنان فاطما همزمان شنیده میشه :پرونده ی من بسته شده و دشمن های من مجازات شدن ولی  پرونده نیچه ی سیزده ساله ده سال طول کشید که در نهایت گفتن بارضایت خودش بوده و مجرمان  در محکومیت تخفیف گرفتن و نام پرونده و اسم های دیگه ای هم که اتفاق تجاوز براشون افتاده رو نام میبره {پایان قسمت 80سریال فاطما گل }